دست نوشتههای پدر داستان نویسی ایران در مورد سعدی، منتشر شد
تاریخ انتشار: ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۱۶۴۹۰۵۵
دستنوشتههای پدر داستاننویسی کوتاه ایران در قالب «سندنامه ۳: سعدی به روایت جمالزاده» توسط آرشیو ملی ایران منتشر شد.
به گزارش سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، آرشیو ملی (معاونت اسناد کتابخانه ملی ایران) همزمان با اول اردیبهشت، روز سعدی شیرازی دستنوشتههایی از جمالزاده درباره این شاعر بزرگ ایران را برای اولین بار منتشر کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«سعدی ما در اکناف جهان چنان شهرتی دارد که دیگر احتیاجی به معرفی او نداریم» محمدعلی جمالزاده این را درباره شاعری نوشت که «نام واقعی و شخصی او که اکنون ما آن را «نام کوچک» میخوانیم از قرار معلوم مجهول مانده است.
نام سعدی را به قول معروف مصلحالدین نوشتهاند ولی بعضی از صاحبان تذکره مصلحالدین را لقب پدر او (عبدالله) دانستهاند و نام خودش را مشرفالدین دانستهاند و بهتر است همان مصلحالدین بدانیم و بخوانیم.
اما شیخ اجل سعدی همانست که به تعبیر پدر داستاننویسی کوتاه ایران «او را افصحالمتکلمین دانستهاند و جای تردید نیست که به راستی از غایت اشتهار مستغنیالوصف است.»
جمالزاده در سال ۱۳۱۷ به مناسبت جشن هفتصد سالگی تألیف «گلستان» در کتاب «گلستان نیکبختی» یا «پندنامه سعدی» قسمتی از «پندها و نصایح منثور آن کتاب مستطاب را که یکتا شاهکار نثر فارسی و سرتاپا مشحون است به در معانی و گوهرهای گرانبهای حکمت و معرفت» گلچین کرده و در دفتری گرد آورد.
دستنوشتههایی از جمالزاده در آرشیو ملی ایران موجود است که او اشعار سعدی را در ورقهایی نوشته و موضوعبندی کرده است.
چند یادداشت نیز در میان این دستنوشتهها موجود است که یکی گفتاری است به مناسبت هشتصدمین سال تولد شیخ سعدی شیرازی و دیگری نوشتهای که به گذشت ۷۲۷ سال قمری از تألیف گلستان اشاره دارد.
سید محمدعلی موسوی جمالزاده اصفهانی (۲۳ دی ۱۲۷۰ در اصفهان– ۱۷ آبان ۱۳۷۶ در ژنو) نویسنده و مترجم معاصر ایرانی بود. او را پیشتاز قصّهنویسی معاصر، پدر داستان کوتاه در زبان فارسی و آغازگر سبک واقعگرایی در ادبیات فارسی میدانند.
او نخستین مجموعهٔ داستانهای کوتاه ایرانی را با عنوان یکی بود و یکی نبود در سال ۱۳۰۰ در برلین منتشر ساخت.
جمالزاده در سال ۱۹۶۵ نامزد جایزه نوبل ادبیات شد. او و زین العابدین رهنما و حسین قدس نخعی و ابوالقاسم اعتصامزاده تنها چهار فارسیزبانی هستند که آکادمی سوئد نامزد این جایزه اعلام کردهاست – و هیچیک جایزه را نبردهاند. وی در سال ۱۹۶۹ نیز در یک قدمی جایزه بود.
داستانهای وی انتقادی (از وضع زمانه)، ساده، طنزآمیز و آکنده از ضربالمثلها و اصطلاحات عامیانه است. وی در سال ۱۳۷۶ در ۱۰۵ سالگی در یک آسایشگاه سالمندان در ژنو، سوئیس درگذشت.
منبع: ایران آنلاین
کلیدواژه: دست نوشته جمال زاده پدر داستان ملی ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۱۶۴۹۰۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
حسن فتحی: جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاهتر نکنیم
جمعی از بزرگان فرهنگ و ادب کشور به تماشای «مست عشق» حسن فتحی نشستند؛ فیلمی که کارگردانش آن را در زمانه خشونت و نفرتپراکنی حاوی پیامی از بارقه امید میداند برای تأمل و نواندیشی.
به گزارش ایسنا، روز جمعه ۱۴ اردیبهشتماه اکرانی خصوصی از فیلم «مست عشق» در موزه سینما تدارک دیده شده بود تا سازندگان این فیلم سینمایی میزبان برخی از چهرههای حوزه مولویشناسی و شمس پژوهی و شاهنامهپژوهی همچون محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزاری و نیز بزرگان دیگری همچون ژاله آموزگار (پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی)، عبدالمجید ارفعی (متخصص زبانهای باستانی و مترجم خط میخی عیلامی)، احمد محیط طباطبایی (رییس ایکوم)، لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر)، یونس شکرخواه (متخصص علوم ارتباطات) و حجتالله ایوبی (رییس سابق سازمان سینمایی و کمیسیون ملی یونسکو) شدند.
در میان این چهرههای فرهنگی و هنری، محمدعلی موحد در حالی به تماشای فیلم نشست که در تیتراژ فیلم نامش به عنوان مشاور ذکر شده است.
از راست: لوریس چکناواریان، محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزازیدر ابتدای این مجلس و پیش از نمایش فیلم، حجتالله ایوبی در سخنانی کوتاه گفت: ملت ایران یک بدهی به دنیا داشت و دنیا هم یک مطالبه بزرگ از ما. سینمای ایران که جزء سینماهای برتر جهان است باید کاری را برای حضرت مولانا و شمس انجام میداد.
او با تاکید بر اینکه خودش فیلم را ندیده است، ادامه داد: من این تلاش و عزم را گرامی میدارم بویژه آنکه بارها از زبان بزرگان جهان شنیدم که چه معمایی در سینمای ایران وجود دارد که با وجود حداقل امکانات این چنین درخشان است؟ به نظر بنده، راز و رمز این موفقیت در این سالن حاضر است؛ پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد. سینمای شاعرانه ایران مرهون بزرگانی است که امروز در اینجا نشستند و آقایان فتحی، توحیدی و دیگر هنرمندان در این فضا تنفس کردند و با محمدعلی موحد زندگی کردند. فیلم و نگاه آنها عطر و رنگ موحد و کزازی و شفیعی کدکنی و بزرگان دیگر را میدهد. من این عزیزان را به "نام" و بدون لقب صدا کردم چون استاد شفیعی کدکنی در آخرین شماره مجله «بخارا» زیبا گفته است که محمدعلی موحد بالاترین لقبش در همین است که «محمدعلی موحد» است و لقب و پسوند و پیشوندی برازنده او نیست. این برای بقیه اساتید هم صدق میکند.
ایوبی افزود: یقین دارم که استقبال فراوان مخاطب آغاز راهی است که باز هم از مولانا و شمس سخن گفته شود.
سپس فرهاد توحیدی - فیلمنامهنویس «مست عشق» بیان کرد: نوشتن فیلمنامه این کار در کنار جناب آقای فتحی حدود سه سال و اندی طول کشید و در طول نوشتن متن، سایه معنوی دکتر موحد بر سر این کار بود.
او با اشاره به شیوه روایت فیلم گفت: من به عنوان یک معلم کوچک فیلمنامهنویسی عرض میکنم که سالهاست در میان همکارانم و بخصوص در میان جوانان علاقهمند به فیلمنامهنویسی اشتیاق زیادی برای گذر و عدول از نوشتن فیلمنامه به سبک و سیاق کلاسیک در چهارچوب شاهپیرنگ میبینم. آنها بسیار دوست دارند که فیلمنامهنویسی متفاوت را با روایتهای موازی تجربه کنند و برای یادگیری تکنیک داستانگویی در فیلمنامه نویسیِ آلترناتیو، طبیعتاً به ادبیات فیلمنامهنویسی ترجمه شده رجوع میشود. این در حالی است که بخت بزرگ بنده و آقای فتحی این بود که در این کار برای سازماندهی روایتهای موازی از دل آثار مولانا و مثنوی استفاده کردیم. شاید بیراه نباشد که بگویم یکی از اولین کسانی که داستانگویی به این شیوه را ابداع کردند حضرت مولانا بود و البته پیشتر از او عطار و سنایی هم چنین تجربهای داشتند.
توحیدی ادامه داد: کوشش ما این بود از آن میراثی که حضرت مولانا و دیگران در روایتگری به جا گذاشتند و بزرگان امروز ادبیات ایران در کتابهای خود شرح دادند، استفاده کرده باشیم و امیدوارم آنچه بر پرده خواهید دید گوشه کوچکی از انتظارات شما را برآورده کند.
در پایان حسن فتحی - کارگردان «مست عشق» که از سر فیلمبرداری سریالش خود را به این برنامه رسانده بود - متنی را قرائت کرد که به این شرح بود: «همه ما آدمها بیآنکه خواسته باشیم، متولد میشویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسئولیت اخلاقی همراه است؛ مسئولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه میزند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاهتر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخکامی و خشونت و نفرتپراکنی، میتواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شدهی این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگنظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم.
این اثر سینمایی بیهیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطرهای از دریای بیکران اندیشههای عرفانی است.»
در این زمینه بخوانید:
تمجید میرجلالالدین کزازی از «مست عشق»
ژاله آموزگارانتهای پیام